۱۴۰۴.۰۵.۱۲

چهارمین نشست از سلسله‌نشست‌های «حکمت و حکایت در زبان فارسی» با موضوع «تذکرة الاولیاء عطار نیشابوری» به همت دفتر پاسداشت زبان فارسی حوزه هنری و با حضور علیرضا قزوه در سالن سلمان هراتی برگزار شد.


به گزارش روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، در ابتدای این نشست، علیرضا قزوه با بیان حکایتی از دفتر ششم مثنوی درباره «دلقک و حاکم تِرمذ» گفت: سلطان محمد خوارزمشاه قصد حمله به ترمذ را داشت و پادشاه وعده داده بود هرکسی بتواند پنج روز قبل از حمله، خبری مبنی بر زمان دقیق حمله بیاورد، جایزه‌ای دریافت خواهد کرد. دلقکی که در روستایی نزدیک بود، با سه اسب راهی شد اما اسب‌هایش در مسیر از بین رفتند. او پس از رسیدن به پادشاه، به رغم انتظارها خبری نداد و گفت این کار از عهده‌اش برنمی‌آید. قزوه افزود: مولانا این حکایت را برای کسانی که وقت خود را بیهوده تلف می‌کنند و پیامی ندارند آورده است.

در ادامه، قزوه حکایتی دیگر از تذکره‌الاولیا نقل کرد که در آن مومنی وارد مسجدی می‌شود و دو نفر در محراب مشغول انجام کاری ناشایست هستند. او اعتراض می‌کند و بی اختیار می‌گوید: تف به شرفت و مورد سیلی قرار می‌گیرد و به او می‌گویند تو خجالت نمی‌کشی که در مسجد تف می‌کنی. قزوه اشاره کرد که گاهی کارهای ظاهراً کوچک اهمیت ندارند اما رفتارهای ناشایست باید نقد شود.

تذکرة الاولیاء از جامع‌ترین کتب حکایت صوفیان

علیرضا قزوه همچنین خاطره‌ای از سفر خود به سوریه و مواجهه با گروهی از اهل سنت را نقل کرد که درباره توهین‌های مذهبی گفتگو داشتند و گفت این تجربه نشان داد که گاهی می‌توان با هوشمندی خود را از موقعیت‌های سخت نجات داد.

در بخشی از این نشست، قزوه به معرفی کتاب «تذکرة الاولیاء» عطار نیشابوری پرداخت و آن را از جامع‌ترین کتب حکایت صوفیان با نثری امروزی معرفی کرد.

وی همچنین به حکایت حبیب عجمی پرداخت که یک مرد غیرعرب بود و قرائت قرآن را به درستی نمی‌توانست انجام دهد اما قلبی خالص داشت و مورد تأیید خداوند قرار گرفت. قزوه چند حکایت دیگر از حبیب عجمی را نیز خواند که شامل تحول معنوی و مواجهه با مشکلات زندگی بود.

قزوه در ادامه،حکایتی مبنی برنگرشی خاص به دنیا و توجه به آخرت مطرح کرد و سپس به داستانی از ابوحازم پرداخت که بین رفتن به حج و رسیدگی به مادرش مردد بود و در خواب پیامبر (ص) را می‌بیند که به او می‌گوید اول به مادرش رسیدگی کند.

در بخش دیگر  این نشست، ذکر حکایاتی از رابعه عدویه و ارتباط او با حسن بصری مطرح شد. وی گفت: رابعه که در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمده بود، در سنین پایین به مقام عرفانی والایی دست یافت و مورد احترام بزرگان صوفیه قرار گرفت. قزوه چند حکایت از زندگی و سلوک رابعه را بیان کرد که نشان‌دهنده تواضع و معنویت وی بود.

همچنین حکایت فضیل دزد در امانت‌داری، اشاره به داستانی از فضیل ایاض، دزد و رئیس دزدان در مرو، مطرح شد که به منقلب شدن و تحول وی اشاره داشت.

در پایان نشست، این استاد ادبیات، به حکایات ابراهیم ادهم، پادشاه بلخ و یکی از شخصیت‌های شاخص تصوف اشاره کرد که پس از ترک دنیا و روی آوردن به درویشی، پولی را که به او پیشنهاد کردند را رد کرد و گفت نمی‌خواهم نام خود را از درویشان جدا کنم. قزوه چند حکایت دیگر از ابراهیم ادهم و شمس تبریزی نیز خواند.

تذکرة الاولیاء از جامع‌ترین کتب حکایت صوفیان

تذکرة الاولیاء از جامع‌ترین کتب حکایت صوفیان

تذکرة الاولیاء از جامع‌ترین کتب حکایت صوفیان

تذکرة الاولیاء از جامع‌ترین کتب حکایت صوفیان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha